از آنجا که یکی از سه عامل برتر طلاق در سال 1400 در کشور ایران، عدم مسئولیت پذیری عنوان شده، پرداختن به ریشههای تشکیل یا فقدان مسئولیت پذیری و مطالعه در خصوص آن امری مهم است که به هر فردی اعم از مجرد و مزدوج، والد و نوجوان، تحصیل کرده و یا غیر آن توصیه می شود.
بنابراین موجب قدردانی است تا به منظور ترویج سواد تربیتی برای جامعه ای سلامت لینک متن ذیل را در صورت صلاحدید به خانواده های جوانی که می شناسید ارسال فرمایید.

مسئولیت پذیری کاری است که از کسی درخواست می شود و شخص حق دارد آن را بپذیرد و یا رد کند.
مسئولیت پذیری از همان زمان که کودک متوجه می شود دارای احساس گرسنگی و نیازهای اساسی است و مادر یا مراقب اصلی به او چگونه پاسخ می دهد بهصورت غیر مستقیم در حال شکل گرفتن است.
آیا پاسخ والد قبل از احساس نیاز اوست؟ یا نیاز او بدون پاسخ می ماند و به آشفتگی کودک می انجامد و دنیا را محلی ناامن حس می کند؟ و یا اینکه والد با عشقی بلاشرط نیازهای کودک را عمیقا حس می کند و به آنها به نحو مطلوب و مناسبی پاسخ می دهد و کودک را برای احساس امنیت در روابط آینده با دیگران و بخصوص با معشوقش آماده رابطه ای سالم و مطلوب می سازد؟
کودک در فضای مناسب رشد، حس می کند در برابر نیازش باید کمی صبر کند تا به خواسته اش برسد، می آموزد الگوی داد و ستد چیست، وقتی از کودک به اندازه و تناسب توانایی اش انتظار انجام کاری وجود داشته باشد، او سرزنش نمی شود.
درباره ی پیشینی کیفیت زندگی (مراقبت تسکینی) بخوانید
وقتی کودک کاری را درست انجام ندهد، او را بی عرضه خطاب نمی کنند و حس گناه و تحقیر نمی کند.
کودک می آموزد حتی اگر کاری را درست انجام ندهد، والدین او را دوست داشتنی می یابند و این حس به او عزت نفس کافی برای رشد و بلوغ می دهد تا به تدریج، از قبول انجام کارهای محوله، احساس غرور، هویت، بلوغ، تشریک مساعی، همکاری، احترام و بزرگتر شدن کند.
احساس مسئولیت با انجام وظیفه متفاوت است.
در انجام وظیفه کاری از بیرون محول شده است که باید انجام شود و اراده فرد ارجح نیست. اما در احساس مسئولیت، فرد برای پذیرفتن انجام کاری، دارای انتخاب آگاهانه و مستقل است، اجباری ندارد و کاری را با اعمال زور، تهدید، باج گیری یا لجبازی یا برای به دست آوردن منافعی مثل قدرت و منافع مالی و عاطفی انجام نمی دهد.
وقتی از کودکی قدرت انتخاب داشته باشد، می تواند احساس استقلال برای تصمیم گیری و احساس عزت نفس یا حرمت به خود داشته باشد و این در بزرگسالی اثرگذار است تا با احساس مسئولیت انجام کاری، به پذیرشی دست یابد که به او حس خوب، هویت، بلوغ اخلاق و عواطف را در زندگی مشترک می دهد و حس تحمل، نق زدن و بدخلقی در انجام امور ندارد.
نظم و ترتیب، از کودکی می تواند حامل پیام ایجاد شرایط تسهیل در زندگی باشد نه کنترل گری و سختگیری والدین.

بنابراین فرد با درک نظم نسبی تا جایی که راحتی خودش و دیگران در آن باشد، در حوزه شخصی خودش دارای انتخاب برای حفظ نظم نسبی خواهد بود که سایه بر زندگی آینده زناشویی و خانواده بعدی او خواهد انداخت.
وقتی والدین به طرز صحیحی انتظارات خود را با کودک در میان می گذارند و با تحسین و تشویق همراهش می کنند، کودک و نوجوان می تواند بزرگتر شدن و پیوند یافتن با دیگران، داد و ستد عادلانه را از طریق احساس مسئولیت تجربه کند.
گاهی کودک به ترتیب تولد، رتبه آخر دارد، والدینی که مراقب هستند تا از کودک کوچکتر، یک فرد اطاعت گر ساخته نشود، بنابراین بر وظایف سایر فرزندان و تقسیم وظایف عادلانه اعمال نظارت می کنند.
والدین برای ساختن حس مسئولیت در فرزند، نباید تربیت آشفته یا دوگانه بر فرزند خود اعمال کنند و فرزند را در شرایط تضاد یا مهرورزی یک سویه برای ایجاد فرصت ناخوداگاه باج گیری و تنبلی ندهند.

والدین قولی که می دهند باید انجام دهند تا فرزندشان نسبت به انجام تعهد و قبول مسئولیت دارای الگوی درستی باشد.
گاهی به دلیل فقدان مسئولیت پذیری یک والد یا هر دو والد، کودک برای جبران نقش آن ها را بر عهده می گیرد و مسئولیت پذیر می شود که البته همراه با آسیبهای دیگری می تواند باشد.
آنچه مسلم است مسئولیت پذیری مثل انجام بندهای قراردادی است که نوشته نشده است و همراه با میل، رغبت و آگاهی همراه با حس هویت، قوی بودن نقش خود، حرمت خود، موفقیت برای اهداف فردی و پیوند یافتن سالم برای ارتباطات بین فردی است.
شکی نیست که پرورش مسئولیت پذیری می تواند از آسیب های اجتماعی بسیاری همچون طلاق در آینده پیشگیری نماید.
نوشته ی: افسانه جعفریان
مسئولیت پذیری، دکتر عبدالحسین رفعتیان، نشر قطره (چاپ ششم)، 1394